انواع طلا و جواهرات

شرف شمس

وقایع فلکی خاص شرف شمس

تهیه و تدوین پژوهشکده علوم نجوم و تنجیم بنیاد حیات اعلی

دلالت شمس و درجه شرف آن در علم تنجم:

در علم تنجیم ھر كدام از بروج متعلق به كوكبی ھستند و موضع شرف و عزت آن كوكبند و كواكب در موضع شرف‌شان عزت و اقتدار و شرافت دارند بدين معنی كه دلالات‌شان قوی‌تر و غلبه دارد. برج حمل برج شرف شمس است و دلالات شمس در آن قوی است. ھر كوكب در برج شرفش يك درجه مخصوص شرف نیز دارد كه در آن درجه اوج عزت و شرف اوست وقتی كه در برج شرف است و رو به شرف دارد قوت دلالاتش رو به تزايد دارد و در درجه شرف اوج شرافت و قوت اوست و از آن درجه كه می‌گذرد رو به نقصان و كاھش قوت می‌كند. و اين شرف موضع بزرگواری و عز و جاه و حشمت و حرمت و نفوذ امر دلالت كوكب و شھرت و افزونی مرتبت و شرف و قدر است و كوكب در شرف خويش مانند مردمی است كه در مرتبه شرف و بزرگواری و مملكت و سلطنت ھستند. بروج و درجاتی كه در مقابل شرف ھستند موضع ھبوط كوكب می‌نامند و ضد اين خواص را دارند و در آن حالت مانند مردمی ھستند كه در حبس و قھر و مذلت و خواری و بی‌حرمتی و مانند آن ھبوط شمس در برج میزان و درجه ھبوطش در ١٩ درجه میزان است. درجه شرف شمس درجه نوزدھم برج حمل می‌باشد. آثار ذكر شرف شمس مرتبط با قوت دلالات شمس است دلالات شمس كه در اين برج و درجه قوی حال می‌شوند چنین می‌باشد. آفتاب گرم و خشک است، گرمی او از خشکیش بیشتر است. سعد است در ذات خويش، اما چون ماه در مقابله و مقارنه و تربیع او باشد نحس گردد و ماه را نیز نحس گرداند و بعضی گفته‌اند که نحس است از نزديک و سعد است از دور و مذکر است و نھاری و دلالت دارد به روز يکشنبه چنانکه دلیل ملوک است دلیل مردمان بزرگ و محترم و رؤسا و مقدمان و سپه‌سالاران و سرھنگان و خداوندان رای نیکو و تدبیر صايب و قاضیان و حاکمان و جماعت مردمان است. خورشید دلالت دارد بر يك‌پارچه كردن يعنی به يكديگر متصل و جمع شدن تا كل بوجود آيد زمانی كه ما حکومت می‌كنیم ما مردم را تحت نفوذ يك قدرت و مرجع در می‌آوريم بنابر اين دلالت دارد بر جماعت‌ھای مردم زمانی كه ما چیزی را خلق و ابداع می‌كنیم در واقع چندين جزء مختلف را به يكديگر پیوند می‌دھیم تا در كل به يك مجموعه جديد برسیم اين دلالت دارد بر اينكه ما خودمان را در برخی راه‌ھا اظھار و ابراز می‌كنیم.آفتاب به طور كلی دلالت دارد بر قلب و يا مركز چیزھا اين ما را به جنبه‌ھای غلبه و حكومت خورشید راھنمايی می‌كند بنابراين خورشید دلالت بر قدرت دارد. اگر خورشید در شرف خويش باشد (برج حمل) دلالت بر حاكمانی دارد كه در حال حكومتند و اگر در ھبوطش باشد( برج میزان) دلالت بر حاكمانی دارد كه رفته‌اند خورشید ھمچنین دلالت دارد بر نیرو يا خاصیت حیاتى و بنابر اين بر تندرستى و سلامتی نیز راھنمايی می‌كند البته تمامی اين دلالات را نیز می‌توان در معنی يكپارچه كردن نیز رديابی كرد قرار گرفتن خورشید در طالع نشان می‌دھد كه چگونه انسان خودش را و بالنتیجه دنیايش را يكپارچه كند و چگونه با مردم بیآمیزد و دوست داشته باشد خورشید نشان دھنده اين است كه ما برای دست يافتن به اھداف زندگی‌مان چكار بايستی انجام دھیم خورشید ھمچنین دلالت دارد بر اراده کردن راھنمايی می‌كند كه چگونه اجزاء تشكیل دھنده شخصیت‌مان كه گاھی نسبت به يكديگر در تضادند را پكپارچه كنیم، پس در اين ھنگام ما اراده قوی داريم و دلالت بر بزرگی و زود پشیمان شدن از خشم و بردباري دارد.

دلالات برج حمل:
ھر برج نیز دلالات مخصوص به خود دارد و خصوصیاتش بر دلالات كوكب تأثیر می‌گذارد. برج حمل برجی پر انرژی و مصر است و با ورود شمس به برج حمل دلالت‌ھای شمس نیز پر انرژی و مصر ظاھر می‌شوند برج حمل بر استقلال طلبی، جديت در عمل، مديريت و رھبرى و پرخاشگری، انرژی و توان انجام كار دلالت دارد انرژی موجود در برج حمل می‌تواند مستقیماً به نتايج مثبت منتھی شود يا سبب پديدار شدن خشم و يا پرخاشگری گردد. ھمچنین برج حمل دلالت دارد بر تند و سريع انجام دادن عملی تا فكر كردن درباره آن و يا صبر و بردباری در حین انجام آن و از روى انگیزه آنى و بدون فکر قبلى عمل كردن و اغلب با عجله و سراسمیه و اشتیاق به سمت چیزھا رفتن.

تعیین زمان و محدوده شرف الشمس:

شرف شمس درجه نوزدھم برج حمل می‌باشد درجه ١٩ حمل مصادف با ١٩ برج شمسی حمل و ١٩ فروردين است برای تعیین شروع و بايان اين درجه بايد مدت زمان دقیق سیر شمس در برج حمل محاسبه شود. مسیر حركت زمین به دور خورشید را دايرة البروج می‌نامند و از ديد ناظر زمینی، خورشید بر اين مسیر حركت می‌كند اين مسیر را به ١٢ قسمت مساوی تقسیم كرده‌اند.(هر قسمت 30 درجه) و ھريك را يك برج فلكی می‌نامند. مبدأ اين بروج برج حمل می‌باشد با ورود خوشید به برج حمل (از دید ناظر زمینی) فصل بھار آغاز می‌شود و لحظه تحويل سال، لحظه ورود خورشید به برج حمل می‌باشد و مبدأ سال ھجری شمسی كه لحظه تحويل سال است از اينجا أخذ شده است ابتدای بھار و ابتدای پايیز را نقاط اعتدال می‌نامند كه در اين دو روز طول شب و روز مساوی ١٢ ساعت است و فاصله ٢ اعتدال بھاری برابر ٣٦٥/٢٤٢١٦٨٧٨ روز می‌باشد. شمس ١٢ برج را در این مدت طی می‌کند.

محاسبه مدت سیر شمس در ھر برج:
مسیر حركت زمین به دور خورشید يك مسیر بیضی شكل است كه خورشید ھمواره در يكی از كانون‌ھای آن قرار دارد و سرعت سیر زمین در اين مسیر يكسان نیست به خاطر ھمین طول زمان سپرى شدن بروج نیز متفاوت است از ديد ناظر زمینی شمس در اين بروج حركت كرده و سرعت شمس در اين بروج يكسان نیست طول ھر برج شمسی نیز با توحه به ھمین تفاوت سیر شمس در بروج تعیین می‌شود برای محاسبه تعداد روزھای ھر برج عدد صحیح تعداد روز آن در نظر گرفته شده و اگر كسر ساعت آن بیشتر از ١٢ ساعت باشد يك روز حساب شده و اگر كمتر از ١٢ ساعت باشد فقط عدد صحیح روز حساب می‌شود برج حمل را ھم كه كسر ساعت آن بسیار نزديك ١٢ ساعت است يك روز حساب می‌كنیم.

محاسبه مدت سیر شمس در ھر برج

در جدول زير مدت دقیق سیر خورشید (از دید ناظر زمینی) در ھر يك از بروج طبق رصد و محاسبات سازمان ناسا (سال 2008 میلادی) با تقریب ثانیه‌ها آورده شده است.

جدول مدت دقیق سیر خورشید

برای تعیین طول متوسط ھر درجه برج حمل، طول كل برج حمل يعنی ٣٠ روز و ١١ ساعت و ٢ دقیقه تقسیم بر ٣٠ درجه می‌شود و مدت زمان متوسط يك درجه به دست می‌آيد و شروع آن به اندازه مدت زمان ١٨ درجه بعد از لحظه ورود شمس به برج حمل می‌باشد (لحظه تحويل سال) ھر درجه برج حمل بطور متوسط برابر ٢٤ ساعت و ٢٢ دقیقه می‌باشد به صورت دقیق مدت سیر شمس در درجات مختلف يك برج نیز با ھم برابر نیستند و مدت سیر شمس در درجات ابتدايی برج و انتھايی متفاوت است به ھمان دلیل كه اين‌ھا قسمتی از مسیر ظاھری بیضوی شكل خورشید ھستند و خورشید به تدريج سرعتش در طول اين مسیر بروج تغییر می‌كند.

مثال: محدوده زمانی درجه شرف شمس در فروردین سال ١٣٨٧ شمسی ساعت شروع درجه شرف شمس به افق مكه مكرمه و كعبه مشرفه از ساعت 13:33:43 روز دوشنبه ٣٠ربیع‌الاول ١٩=١٤٢٩ برج شمسی حمل=١٩ فروردین تا ساعت 13:57:58 روز سه شنبه 1 ربیع‌الثانی = ٢٠ فروردین = ٢٠ حمل می‌باشد برای بدست آوردن ساعت در بلاد دیگر اختلاف ساعت شھرھا و بلاد ديكَر با افق كعبه مشرفه به ساعات مذكور اضافه يا كم می‌شود.

تذکر مهم: در برخی كشورھا در ھنگام شروع فصل بھار يك ساعت عقربه‌ھای ساعت را جلو می‌كشند در محاسبه وقت فوق اين مورد لحاظ نشده است (بدلیل قراردادھای مختلف در كشورھای مختلف، كه به آن ساعت تابستانی می‌گويند برخی كشورھا اين تغییر ساعت را اعمال نمی‌كنند و برخی يك ساعت اعمال می‌كنند در برخی كشورھا ٢ ساعت و زمان اعمال آن ھم در كشورھا متفاوت است برخی در تابستان و برخی در فصل ديگر لذا در تقويم جھانی ساعت تابستاني لحاظ نمی‌شود) پس برای بلادی مانند ايران كه در بھار ١٣٨٧ شمسی يك ساعت ساعت‌ھا به جلو كشیده شده است بعد از اضافه كردن اختلاف افق با كعبه مشرفه، به مقدار ساعت بدست آمده يك ساعت نیز بايد اضافه نمايند تا ساعت‌ھا به وقت رسمی كشور ايران بدست آيد مثلا برای مشھد مقدس اختلاف افقش با کعبه مشرفه ١ ساعت و ١٩ دقیقه و ١٠ ثانیه است اگر به ساعت مذكور ٢ ساعت و ١٩ دقیقه و ١٠ ثانیه اضافه شود ساعت به وقت رسمی ايران برای مشھد مقدس بدست می‌آيد. در جدول زير اختلاف افق بلاد با كعبه مشرفه آورده شده است (برای شھرھای مقدس اختلاف افق مركز كعبه مشرفه با حرم امام معصوم علیه السلام حساب شده است و برای باقی شھرھا اختلاف افق كعبه مشرفه با مركز شھر حساب شده است).

اختلاف افق بلاد با كعبه مشرفه

قوی‌ترین ساعات برای نقش شرف شمس یا خاتم سلیمان:

نقش شرف شمس بھتر است كه در روز و ساعات شمس نوشته شود و طريقه محاسبه آن چنین می‌باشد

کواکب ایام ھفته:

ھر روز ھفته متعلق به يک کوکب است و ساعت اول آن روز به نام آن كوكب نامگذاری شده است روز يكشنبه خورشید، روز دوشنبه قمر، روز سه شنبه مريخ، روز چھارشنبه عطارد، روز پنجشنبه مشتری، روز جمعه زھره، روز شنبه زحل نام‌ھای ھفته را كه غربی‌ھا بر روزھای ھفته خود گذاشته‌اند نیز برگرفته از ھمین تعلق روزھا به كواكب است كه برخی از نام‌ھای يونانی اقتباس شده است (روز یکشنبه Sunday به معنی روز خورشید، روز دوشنبه Monday به معنی روز ماه و…).

ارباب النّھار:

روز یکشنبه است نسبت خَور = و آن دوشنبه است روز قمر
روز سه‌شنبه آنِ بھرام است = آنکه مریخ مر ورا نام است
چهارشنبه گرفت کوکب تیر = سعد را پنج‌شنبه آمد تیر
زھره را داد جمعه، و به زحل = داد شنبه خدای عزّوجلّ
خواجه نصیرالدين‌ طوسی

ارباب لیل:

به ھمین ترتیب ھر يك از شب‌ھای ھفته نیز به نام كوكبی منسوب است و آن كوكب رب آن شب می‌شود و دلالتش در آن شب قوی‌تر است و ساعت اول ھر شب نیز به نام آن كوكب نامگذاری شده است ترتیب كواكب شب‌ھای ھفته چنین می‌باشد شب يك‌شنبه عطارد، شب دوشنبه مشتری، شب سه‌شنبه زھره، شب چھارشنبه زحل، شب پنج‌شنبه شمس، شب جمعه قمر، شب شنبه مریخ

ارباب اللّیل:

شب یک‌شنبه آن تیر آمد = زأین قِبَل فرّخیش تیر آمد
شب دوشنبه آن برجیس است = اندر این قول‌ھا چه تلبیس است
شب سه‌شنبه آن زھره شناس = چهارشنبه شب زحل به قیاس
پس شب پنج‌شنبه آن خَور است = شب آدینه خود شبِ قمر است
شب شنبه است ای گزین انام = نجم مریخ زان اوست مدام
خواجه نصیرالدين ‌طوسی

اگر درجه شرف شمس (١٩ درجه برج حمل) در يك‌شنبه كه روز خورشید است واقع شود دلالات شمس قوی‌تر می‌شود جون يك‌شنبه موضع قوت دلالات شمس است و نوشتن ذكر شرف شمس نیز در اين روز آثارش قوی‌تر می‌شود ولی امسال (سال 1387) شرف شمس در روز يك‌شنبه واقع نیست لذا اكتفا به مراعات ساعت شمس می‌شود ولی در شب چھارشنبه و روز چھارشنبه و شب پنج‌شنبه شمس در وجه خود نیز می‌باشد و اين باعث تزايد در قوت اوست روز چھارشنبه و شب پنج‌شنبه در مثلثه خود نیز می‌باشد و اين ساعات قوی‌تر می‌شود در امسال (سال1387) برای ذكر شرف شمس اين ساعات ذكر شده دلالات قوی دارند.

ساعات شمس:
ھر كوكب در روز و یا شب متعلق به خودش قوی‌تر است در میان ساعات ھر روز نیز ھر كوكب در ساعت‌ھای متعلق به آن كوكب دلالاتش قوی‌تر است دلالات شمس نیز در ساعات شمس قوی‌تر است در طول مدت زمان درجه شرف شمس نوشتن ذكر در ساعات شمس اثرات بیشتری دارد ساعات شمس در ھر شبانه روز سه یا چھار ساعت می‌باشد اولین ساعت ھر روز و يا شب به نام كوكب ھمان روز و يا شب می‌باشد.

ارباب السّاعات:

ساعت اولین ز روز و ز شب = دان که باشد از آنِ آن کوکب
که آن شب و روز را بدو نسبت = کرده باشد حکیم از حکمت
و آن دگر کوکبی کأز اوست فرو = دویّمین ساعت است ساعت او
مرسوم را ھمین شناس اس = بر ھمین کن به جمله قیاس
خواجه نصیرالدين طوسی

ساعات کواکب در ایام و لیالی هفته

نحوه محاسبه ساعات كواكب:
ساعات كواكب با ساعت قراردادی و رسمی كه استفاده می‌كنیم متفاوت است از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب را محاسبه كرده اين مقدار زمان را تقسیم بر ١٢ كرده و مقدار ھر ساعت به دست می‌آيد و به اندازه آن كه از طلوع آفتاب بگذرد ساعت اول است و وارد ساعت دوم می‌شويم ساعات كواكب در شب نیز ھمینطور حساب می‌شود مقدار زمان از غروب آفتاب تا طلوع آفتاب را حساب كرده و اين مقدار را بر ١٢ تقسیم كرده و طول ھر ساعت به دست می‌آيد ساعت اول شب به اندازه يك ساعت كواكب از ھنكام غروب است. به عنوان مثال اگر در يك روز دوشنبه آفتاب ساعت 7:00 طلوع کند و ساعت 6:00 غروب کند مقدار طول روز از طلوع آفتاب تا غروب می‌شود ١١ ساعت اين مقدار را بر ١٢ تقسیم می‌كنیم طول ھر ساعت كواكب روز به دست می‌آيد كه می‌شود ٥٥ دقیقه پس ساعت اول اين روز كه دوشنبه است و ساعت قمر است می‌شود از ساعت 7 تا 7:55 دقیقه از ساعت 7:55 دقیقه تا ساعت 8:50 دقیقه ساعت دوم يعنی ساعت زحل است به ھمین ترتیب برای ساعات شب از ھنگام غروب آفتاب حساب می‌شود. بدين ترتیب در ھر روز طلوع آفتاب ابتدای ساعت اول است و وقت چاشت ابتدای ساعت چھارم و اذان ظھر دقیقا ابتدای ساعت ھفتم ھر روز است و نماز عصر ابتدای ساعت دھم و نماز مغرب ابتدای ساعت اول شب است و نیمه شب شرعی ابتدای ساعت ھفتم شب می‌باشد. ساعات كواكب از ساعت اول روز يكشنبه بدين ترتیب ھستند شمس، زھره، عطارد، قمر، زحل، مشتري، مريخ و بعد از آن دوباره اين ترتیب تكرار می‌شود و اين ساعات به دنبال ھم ھستند تا يك‌شنبه ھفته بعد كه آخرين ساعت شب يك‌شنبه مريخ می‌شود و ساعت بعد آن كه طلوع آفتاب يك‌شنبه صبح می‌شود ساعت شمس است.

ساعات شمس در درجه شرف شمس سال ٣٠ ربیع الأول ١٤٢٩:
چون شروع درجه شرف شمس از بعد از ظھر روز دوشنبه می‌باشد پس اولین ساعت شمس واقع در اين محدوده ساعت دوازدھم روز دوشنبه است ( برای ايران حدودا يك ساعت و ٣ دقیقه قبل غروب آفتاب روز دوشنبه تا لحظه غروب آفتاب) و دومین ساعت شمس ساعت ھفتم شب سه‌شنبه است ( از نیمه شب شرعی كه میانه بین غروب آفتاب تا طلوع آفتاب است تا حدودا ٥٧ دقیقه بعد از نیمه شب شرعی چون ساعت كواكب شب حدودا ٥٧ دقیقه می‌شوند) سومین ساعت شمس، روز سه‌شنبه ساعت دوم است (يعنی از حدود يك ساعت و ٣ دقیقه بعد از طلوع آفتاب سه‌شنبه تا ھمین مقدار بعد از آن).

قویترین ساعت شرف شمس:
در علم تنجیم كواكب را به روزی و شبی تقسیم كرده‌اند و كوكب روزی در روز كه فوق الارض (بالای سطح افق) می‌باشد و شب كه تحت الارض ھستند دلالات‌شان قوی‌تر است و اين را خیر خوانند شمس كوكب نھاری است و در ساعات روز قوتش افزون‌تر است و کواکب نھاری در ساعات شب فعل‌شان نیز پوشیده می‌شود پس در اين ساعاتی كه در روز واقع شده‌اند برای فعل شمس ساعت قوی‌تری ھستند كه می‌شود ساعت دوازدھم روز دوشنبه و ساعت دوم روز سه‌شنبه صبح و در سه‌شنبه صبح نور خورشید رو به تزايد است و در دوشنبه قبل غروب خورشید در كاھش نور و رو به نقصان است پس ساعت دوم روز سه‌شنبه صبح از بقیه ساعات اين مدت شرف شمس دلالتش قوی‌تر است از طرفی ديگر روز سه‌شنبه روز مريخ است و برج حمل كه شرف شمس است خانه مريخ نیز می‌باشد در تنجیم كھن در باب دوستی و دشمنی كواكب و سازگاری آن‌ھا با ھم آمده كه شمس از مريخ ياری می‌خواھد و اين دو با ھم سازگاری دارند چون طبع ھردو گرم و خشك است بدين ترتیب روز سه‌شنبه كه روز مريخ است و در اين روز دلالت مريخ قوی‌تر است و شمس نیز كه از مريخ ياری می‌خواھد ساعت شمس صبح روز سه‌شنبه از ساعت شمس روز دوشنبه (که روز قمر است) قوی‌تر می‌باشد، يعنی براى امور مربوط به شمس بعد از روز يك‌شنبه كه روز شمس است روز سه‌شنبه قوی‌تر است، در نتیجه ساعت دوم صبح سه‌شنبه قوی‌ترين و بھترين ساعت شرف شمس می‌باشد.

تذکر: ھرچند برای تشخیص محدوده درجه شرف شمس (که 24 ساعت است) بر اساس جدول اختلاف آفاق عمل می‌شود ولی در تشخیص وقت بھتر ساعات كواكب در اين محدوده نبايد بر اساس جدول اختلاف آفاق عمل شود چون ساعات بر اساس طلوع خورشید ھر محل است لذا اين تفاوت بايد لحاظ شود مثل امسال (سال 1387) ساعت دوم روز سه‌شنبه به افق ھرجا.

ھیئت فلكی و طالع قوی‌ترین ساعت شرف شمس در سال ١٣٨٧

نقش شرف شمس یا خاتم سلیمانی:
نقش شريف شرف شمس از نقوش محترمه است كه منقول از حضرت امیرالمؤمنین منه السلام می‌باشد حضرتش آن را منقوش بر صخره‌ای ديدند و فرمودند كه اين اسم اعظم الھی است و نحوه نوشتن و خواص آن را فرمودند كه در اشعار عربی از ايشان نقل شده است اين نقش حاوی اسراری است و آثار فوق العاده و مجربی دارد و علما و بزرگان برای آن شرح‌ھایی نیز آورده‌اند نقش شرف شمس ١٣ حرف دارد ٤ حرف از تورات و ٤ حرف از انجیل و ٥ حرف از قرآن كريم آيات الھی به شكل نشانه و رموز به صورت نقش نوشته شده‌اند نقش شريف شرف شمس در میان مردم عرب به خاتم سلیمانی معروف است.

آثار و برکات:
به ھمراه داشتن آن موجب محفوظ ماندن از خطرات زمین و آسمان و آفات جسمی و روحی، حفظ از گزند حیوانات موذی و ھوام (مار، عقرب وگزندگان و …) حفظ از حیوانات درنده (شیر و …) حفظ از ستمگران و دشمنان ( ملوك، حكام، جن و …) جلب رزق، دوام رزق، توفیق يافتن بر نماز تھجد (نوافل شب) ھرگاه بجھت توفیق بر عبادت در اسحار باشد بھتر آن است که در کاغذ زردی نوشته شود، بقصد كفايت آن امر مھم مطلوب ھمه وقت آنرا ھمراه داشته باشد.

اشعار به زبان عربی در باب شرف شمس

ترجمه‌ای فارسی و منظوم از متن اصلی اشعار كه به زبان عربی است:

ھست منقول از امام امم = شاه مردان و بحر علم و کرم
خبر معتبر كه ھست در او = صورت اسم اكبر اعظم
كفعمی ذکر کرده در مصباح = لیک بر حاشیه نموده رقم
ابن عبّاس نظم کرده ورا = آن پسر عمّ سید عالم
عربی بود لفظ آن ابیات = ترجمه کردمش بلفظ عجم
اولین خاتمی ھمی بايد = که بود پنج گوشه آن خاتم
لیک شرط نوشتنش آن‌ست = که نراند بر آن دوباره قلم
بنويسد عقیب آن سه الف = که بود جملگی برابر ھم
(بر سر ھر سه چون سنان مدّی = بکشد آنچنان كه نبود خم)
بعد از آن میم بی دمی باشد = كه بود كور و چشم او بر ھم
بعد از آن نردبان دو پايه = که نباشد از اين زياد و نه کم
(بعد از آن چار الف باشد ھم = چون انامل ستاده پھلوی ھم)
ھست آنگاه ھاء بس واوی = كه بود كج به ھیئت مُحجم
بعد از آن چار الف بود و پس واوی = که بود کج سرش چو شاخ حَجم
سیزده حرف باشد اين صورت = ھر يکی در صفا چو باغ ارم
چار حرف وی است از تورات = چار از انجیل عیسی مريم
پنج حرف دگر ز قرآن است = اسم اعظم ھمین بود فافھم
ايکه تو حامل چنین اسمی = ايمنی از ھمه بلا و سقم
از وباء و علل تو آزادی = وز تب و درد و غصّه‌ھا و ألم
نگزد مار و عقربت ھرگز = نشوی تا بوی غمین و دژم

آداب و نحوه نقش شریف شرف شمس یا خاتم سلیمانی:
1) آداب عمومی اذكار (طهارت و توجه).

2) در وقت شرف شمس نوشته شود (درجه ١٩ برج حمل و بھتر در ساعات شمس است و ھمچنین در نظر گرفتن شرايط فلكی ديگر در علم تنجیم).

3) اين حروف از سمت راست نوشته شود.

4) ھر حرف با يكبار حركت قلم نوشته شود و با قلم بر روی نوشته برنگردد و نخواھد دوباره روی آن بكشد.

5) با مشك يا زعفران بر كاغذ نوشته شود كه بھتر كاغذ زرد است يا در اين ساعت بر نگین زرد يا بر طلا حك شود.

6) بھتر است با قلم نی نوشته شود.

7) اعتبار و اثر اين نقش مدت زمان محدودی ندارد و دائمی است.

8) بقصد كفايت امر مھم و مطلوب، ھمه وقت آنرا ھمراه داشته باشد.

9) اين ذكر حاوی اسرار است و آن را از دشمنان مخفی بدارید.

نقش شرف شمس یا خاتم سلیمانی

توصیف و تشریح نقش شرف شمس یا خاتم سلیمانی:

تذکر از آنجا كه در نقل كتب از نحوه اين نقش نقايص و اشتباھات فراوانی وجود دارد كه بعضا موجب الغاء خاصیت نقش و برخی موجب انحراف نقش از الھی به شیطانی می‌گردد لذا تفصیلا به توضیح و توصیف صورت اين نقش می‌پردازيم.

اول يك ستاره پنج پر كه يك سر ستاره بايد رو به بالا باشد و دو سر به سمت راست و چپ و دو سر ديگر پايین ( اگر يك سرش بالا باشد نمادی الھی است و اگر دوسر بالا باشد نمادی شیطانی است). بعد سه الف كه بر سر اين سه الف يك مد صاف است. بعد يك میم بی‌دم (پر باشد و چشم نداشته باشد). بعد يك نردبان دو پله كه مشبك باشد و دو پله صاف باشند و نردبان را قطع كرده باشند.بعد ٤ الف به شكل انگشتان دست كه مانند بزرگی و كوتاھی انگشتان نوشته شود و اين نشان رزق و روزی است. بعد يك ھاء بعد يك واو كه دمش بر سر واو كشیده شده تا مرز حرف واو مانند انبوب حجام كه در شعر آمده است و شاخ گاوی خمیده بوده برای حجامت (و نباید دم واو كشیده بر كل نقش شود و آنطور ديگر مانند انبوب حجام نیست بلكه مانند شمشیر می‌شود). و در آخر ھم يك ستاره پنج پر مانند ستاره ابتدايی. در يک نقل اشعار عربی فوق الذکر، خاتم (ستاره) انتھايی را ندارد فلذا مانند تصوير ھر دو صورت نقش شود ھم با يك خاتم و ھم با دو خاتم تا ھر دو نقل انجام شده باشد.


مرجع: وقایع فلکی خاص شرف شمس، تهیه و تدوین پژوهشکده علوم نجوم و تنجیم بنیاد حیات اعلی.