انواع طلا و جواهرات

حکاکی

حکاکی

حکاکی، خراشیدن و تراشیدن سطوح مختلف سنگی، فلزی، شیشه‌ای و غیره برای نقش‌اندازی روی آنها. حکاکی در معنای عام به شیوه‌ای از نقش‌اندازی بر روی انواع مواد چون گل، سنگ، چوب، فلز و شیشه گفته می‌شود که شامل جزئی‌ترین خراشهای ایجاد شده تا کنده‌کاریهای عمیق یا برجسته است. ازاین‌رو، واژه حکاکی در هنرهایی چون حجاری، منبت‌کاری، خراطی، گچ‌بری، آجرتراشی، ساخت کلیشه، قالب‌سازی (رجوع کنید به قلمکاری*؛ چاپ و چاپخانه*)، فولادکوبی، مرصّع‌کاری، تراش شیشه و شیشه‌گری، زرگری، جواهرسازی، مهرسازی و نگین‌تراشی، قلم‌زنی و غیره مصطلح شده و این فن در آنها کاربرد یافته است.

متداول‌ترین تعریف حکاکی، تراش و ایجاد خراش یا شیارهای ظریف و اغلب کم‌عمق بر روی فلزات قیمتی و نیمه ‌قیمتی و سنگهایی چون زمرد و یاقوت، خصوصاً عقیق و همچنین انواع مهر، طلسم، سرسکه (قالبهای ضرب سکه) است (رجوع کنید به دهخدا؛ فرهنگ بزرگ سخن، ذیل «حک» و «حکاکی»؛ سیدصدر، ذیل «حکاکی»). حکاکی از اصطلاحات سکه‌سازی بوده و از مهم‌ترین کارها در این حوزه تلقی می‌شده است (رجوع کنید به عقیلی، ص 40، 503).حکاکی به دو شیوه انجام می‌شود:

حکاکی، خراشیدن و تراشیدن سطوح مختلف سنگی، فلزی

1) حکاکی سنگ خصوصاً عقیق. در حکاکی عقیق از انواع قلم الماسه استفاده می‌شود. این قلمها بیست و گاهی تا چهل نمونه است. دستگاه این نوع حکاکی ساده و شامل یک محور است که قلم الماسه در رأس آن قرار می‌گیرد و محرک محور یک کمان است. سنگ را پس از ترکیب خط و نقش روی قبضه می‌چسبانند. قبضه تکه چوب خراطی شده‌ای با یک صفحه مدور کوچک و دسته‌ای نازک به طول ده تا پانزده سانتیمتر است که مقداری موم روی سطح آن قرار دارد و عامل نگهدارنده سنگ است. هنگام سنگ‌کَنی، قبضه در یک دست و کمان دستگاه در دست دیگر حکاک قرار می‌گیرد. با حرکت مداوم کمان و چرخش محور و درگیر کردن سطح سنگ با قلم الماسه حکاکی صورت می‌پذیرد. حکاکی مهرهای عقیق اغلب عمیق‌تر از نوع خاتم و انگشتری است.

2) حکاکی فلزات از قبیل مُهر، سرسکه، طلسم و خصوصاً مهرهای برنجی با قلم فولادی، که به دو شیوه گود و برجسته انجام می‌شود. در حکاکی گود، ابتدا شیء فلزی ــ که اغلب مهرهای برنجی به شکل مربع یا مستطیل با دسته‌ای قالب‌ریزی شده است ــ در یک نگهدارنده چوبی به شکل استوانه و با یک شکاف کوچک، محکم و چفت می‌شود. سپس با قلم فولادیِ دسته‌دار و با فشار دست شیارهای لازم را در سطح فلز ایجاد می‌کنند.در شیوه برجسته با استفاده از قلم و چکش زمینه نقش کنده می‌شود و عبارت روی فلز برجسته می‌ماند. شیوه برجسته برای مهرهای بزرگ‌تر با نقش کمتر و ساده‌تر، امکان‌پذیر و بسیار مشکل‌تر از شیوه گود است (وولف، ص 37ـ39).

با رواج مهرهای لاستیکی و ژلاتینی، حکاکی مُهر رو به افول نهاده و حکاکی لیزری و دستگاههای پیشرفته تراش، حکاکی سنّتی سنگ را دچار تغییرات زیادی کرده است. امروزه حکاکی انواع سنگهای انگشتری با فِرِز انگشتی و تیغه‌های مخصوص دندان‌پزشکی انجام می‌گیرد.حکاکی قدمتی حدوداً پنج هزار ساله دارد (گلچین معانی، ص 42). حکِ نقش ابتدا بر روی مواد نرم صورت می‌پذیرفت و نخستین نمونه‌های آن مربوط به مهرها و لوحه‌های گلی است. مهرهای منقوش استوانه‌ای، مدور و مخروطی هزاره چهارم و سوم پیش از میلاد در بین‌النهرین و آثار مشابه دوره‌های هخامنشی و ساسانی، نمونه‌های حکاکی پیش از اسلام‌اند (ملک‌زاده، ص 45ـ49؛ نیز رجوع کنید به مُهر).

در حکاکی پیش از اسلام بیشتر از تصویر استفاده می‌شد، اما با ظهور اسلام خط و خوشنویسی آیات و عبارات مذهبی بیشتر به کار رفت. قدیم‌ترین اثر حکاکی‌شده اسلامی نگین انگشتری منسوب به پیغمبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم، به سجع «محمد رسول اللّه» در سه سطر است (ابن‌خلدون، ج :1 مقدمه، ص 326؛ بخاری، ج 7، ص 52ـ53؛ نیز رجوع کنید به خاتم*). همچنین، حک طُغرا* بر روی مهر بسیار رایج بوده است (برای نمونه رجوع کنید به قائم‌مقامی، شکل 192ـ195). تاریخ‌نویسی و آوردن نام حکاک در پای اثر در دوره صفویه (906ـ1135) مرسوم شد (جدّی، 1386ش، ص 214).

مقارن دوره صفویه، عثمانیان نیز به این کار مبادرت ورزیدند (د. ا. د. ترک، ذیل “Hakkaklik”).از نام و احوال حکاکان پیش از قاجار اطلاع زیادی در دست نیست. در تذکره تحفه سامی (سام میرزای صفوی، ص 272)، از مولانا قانعی قزوینی و در تذکره نصرآبادی (ص 143)، از سراجای حکاک نام برده شده است، اما در دوره قاجار (1210ـ1344/ 1304ش) و پس از آن چند تن بسیار مشهورند، از جمله:

حاج‌آقا محمدطاهر، حکاک اصفهانی اواخر سلطنت محمدشاه و دوره ناصرالدین‌شاه که در اصفهان و تهران روزگار می‌گذراند و فرزندش، حاج‌محمدحسن، و نوه‌هایش میرزانصراللّه، میرزااسداللّه و میرزااسماعیل صدرالقرّاء که همگی در کار خود متبحر بودند (کریم‌زاده تبریزی، 1357ش، ص 39)؛ حاج‌میرزا حسین حکاک شیرازی (با امضای «ح» یا «حسین») که مُهر ناصرالدین‌شاه و بسیاری از شاهزادگان و رجال قاجار را حک کرده است (بیانی، ج 1، ص 151؛ جدّی، 1383ش، ص 41)؛ برادر وی، حاج‌میرزا حسن حکاک (رجوع کنید به بیانی، ج 1، ص 137ـ 138)؛ محمود مُذهِّب‌باشی؛ ملاعلی بقا (فرصت‌شیرازی، ص 551)؛ میرزامحمدعلی حکاک، شاگرد میرزامحمدعلی‌بن میرزاخیراللّه (هفت‌قلمی‌دهلوی، ص 66)؛ محمدتقی حکاک، حکاکباشی مظفرالدین‌شاه (کریم‌زاده تبریزی، 1363ـ 1370ش، ج 2، ص 675)؛ میرزاعباس، حکاک مهر احمدشاه (همان، ج 1، ص 292ـ293)؛ محمدجعفر حکاک (دیوان‌بیگی، ج 1، ص 417)؛ و خاندان حمیدی شیرازی (میرزاابوالقاسمی، ص 112ـ114).از حکاکان ترکیه، دانا، مجدی، آلتونتاش، رسا، عزمی، بندریان، سامی، عزت، فنّی، فهمی، یمنی و خاندان چلپی مشهورند (د.ا.د.ترک، همانجا؛ جدّی، 1383ش، همانجا). علّامی در اکبرنامه (ج 3، ص 672) از مولانا علی احمد دهلوی، حکاک هندی، یاد کرده است. در بخشی از یک نسخه خطی به تاریخ 999 در مجموعه کریم‌زاده تبریزی، از دیگر حکاکان هندی، مقصودِ مُهرکَن، شرف هروی و مولانا ابراهیم نام‌برده شده است (رجوع کنید به کریم‌زاده تبریزی، 1357ش، ص 41).معمولاً حکاکان در اطراف بازار یا عمارت دیوان‌خانه حکومتی پاتوق می‌کردند. برخی هم در نزدیکی مسجدجامع و مکانهای مذهبی شهر دکانی داشتند؛ مثلاً در شیراز دوره‌های زند و قاجار اغلب آنها بر سکوهای مسجد وکیل می‌نشستند که نزدیک بازار و عمارت دیوان‌خانه کریمخانی بود (میرزاابوالقاسمی، ص 112ـ113). اولیاچلبی (ج 1، ص 575) شمار حکاکان دوره مراد اول (ح 761ـ791) را 105 تن با سی‌دکان ذکر کرده که عقیق، فیروزه و یشم حک می‌کردند و پیر آنها عبداللّه یمنی بوده است. وی اعضای صنف مُهرکَنان را هشتاد تن و آنها را حک‌کننده مهر وزرا دانسته و پیرشان را عثمان و استادان برجسته آنها را محمود چلپی، رضا چلپی و فرید چلپی معرفی کرده است. او همچنین مهرکنان و سیم و هیاکل‌نشانان را صنفی دیگر و آنان را در حک مهر و نقره ماهر دانسته است.حکاکی در ایران، مانند دیگر حِرَف سنّتی، بیشتر شغلی خانوادگی بوده و برخلاف حکاکان ترک، صنف خاصی نداشته است. حکاکی شغل پردرآمدی نبود و اکثر حکاکان‌از راه حرفه‌های دیگر نیز، که گاه نزدیک به حکاکی بود، امرار معاش می‌کردند. برخی دوره‌گرد بودند و غیر از حکاکی، فال‌گیری ودعانویسی می‌کردند (برای نمونه این مشاغل رجوع کنید به میرزاابوالقاسمی، ص114).

فقط برجستگان این فن و هنر سفارشهای درخور می‌گرفتند یا به دربار راه می‌یافتند و ارج و مقام بالا نصیبشان می‌شد. حکاک ماهر، علاوه بر خوشنویسی و ترکیب و نَقْر خطوط دستی، چپ‌نویسی را نیز خوب می‌دانست. حکاکان گاهی نوشتن، حُسن خط و ترکیب نمی‌دانستند، حتی گاهی صرفاً سواد چپ نوشتن داشتند. برخی مهر فلزی و برخی فقط عقیق نقش می‌زدند، اما یک حکاک تمام‌عیار همه مراحل ساخت و حک را می‌دانست. داشتن طبع موزون، چنان که از دوره صفویه مرسوم شد، بسیار به‌کار می‌آمد (برای نمونه رجوع کنید به سخن، دوره 4، ش 3، بهمن 1331، ص230؛ نیز رجوع کنید به مهر)


منابع : ابن‌خلدون؛ اولیا چلبی؛ محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ]چاپ محمد ذهنی‌افندی[، استانبول 1401/1981، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ مهدی بیانی، احوال و آثار خوش‌نویسان، تهران 1345ـ1358ش؛ محمدجواد جدّی، «تأملی بر جایگاه و ویژگی مهرهای دوره صفوی»، در مجموعه مقالات خوشنویسی، ]ارائه شده در[ گردهمایی مکتب اصفهان 1385 ش، به کوشش مهدی صحراگرد، تهران: فرهنگستان هنر، 1386ش؛ همو، «مُهر: گوهری بر تارک خط و نقاشی»، کتاب ماه هنر، ش 71 و 72 (مرداد و شهریور 1383)؛ دهخدا؛ احمد دیوان ‌بیگی، حدیقةالشعراء، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1364ـ1366ش، سام میرزای صفوی، تذکره تحفه سامی، چاپ رکن‌الدّین همایونفرّخ، تهران 1384ش؛ ابوالقاسم سیدصدر، دایرة المعارف هنر: سبک‌ها، شیوه‌ها، هنرمندان، مکاتب هنر، هنرها، موسیقی، صنایع‌دستی و سایر مباحث بنیادین، تهران 1383ش؛ عبداللّه عقیلی، دارالضربهای ایران در دوره اسلامی، تهران 1377ش؛ ابوالفضل‌بن مبارک علّامی، اکبرنامه، چاپ آغا احمدعلی، کلکته 1877ـ1886؛ محمد نصیربن جعفر فرصت‌شیرازی، آثارالعجم : در تاریخ و جغرافیای مشروح بلاد و اماکن فارس، چاپ سنگی بمبئی 1314، چاپ علی دهباشی، چاپ افست تهران 1362ش؛ فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، تهران: سخن، 1381ش؛ جهانگیر قائم‌مقامی، مقدمه‌یی برشناخت اسناد تاریخی، تهران 1350ش؛ محمدعلی کریم‌زاده تبریزی، احوال و آثار نقاشان قدیم ایران و برخی از مشاهیر نگارگر هند و عثمانی، لندن 1363ـ1370ش؛ همو، «حکاکان و نگین‌تراشان»، هنر و مردم، ش 189 و 190 (تیر و مرداد 1357)؛ احمد گلچین معانی، «مُهر و نقش مُهر»، همان، ش 191 و 192 (شهریور و مهر 1357)؛ ملکه ملک‌زاده (بیانی)، «مُهرها، وسائل شناسائی روزگاران کهن: شمه‌ای از تاریخچه مهر در ایران، نقوش مهرها و کنده‌کاریها، علت بوجود آمدن مهر»، همان، ش 133 (آبان 1352)؛ محمدصادق میرزاابوالقاسمی، «جستجویی در نام و احوال چند حکاک شیرازی در دوره قاجار»، گلستان هنر، سال 3، ش 3 (پاییز 1386)؛ محمدطاهر نصرآبادی، تذکره نصرآبادی، چاپ وحید دستگردی، تهران 1361ش؛ غلام محمد هفت‌قلمی دهلوی، تذکره خوشنویسان، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته 1328/1910، چاپ افست تهران 1377ش؛TDVIA, s.v. “Hakkaklik” (by M. Zeki Kusoglu); Hans E. Wulff, The traditional crafts of Persia, Cambridge, Mass. 1966.


مرجع : دانشنامه جهان اسلام